سفارش تبلیغ
صبا ویژن


ثانیه ها


به راستی فکر کرده اید چرا بعضی از افراد نام مقدس شهدا را وسیله ای برای پیشبرد اهدافشون میدانند؟

منظورم همان گروهی هستند که موفقیت دیگران برایشان عذاب الیم است . همان هایی که خود را در پشت نقاب دروغین و خوش زبانی های متظاهرانه شان مخفی میکنند و استفاده از نام شهدا را نیل به رسیدن اهدافشان میدانند .

چند وقتی بود که این موضوع تمام فکرم را به خودش مشغول کرده بود . قصد داشتم در این زمینه نقدی در وبلاگم داشته باشم و به دنبال واژه هایی برای بیان احساسم بودم

تا اینکه..

چند شب پیش خواب عجیبی دیدم

خوابی که در آن وصیت نامه شهیدی رو روی میز تحریرم یافتم . وصیت نامه بیشتر شعرگونه بود و نشانگر احساس وجودی اون شهید

با خوندنش حسی داشتم که قبل از آن بهش نرسیده بودم

از خواب بیدار شدم. گرچه متن وصیت نامه را به خاطر نمی آوردم ولی نام آن شهید تنها چیزی بود که ذهنم را پر کرده بود

و حالا با تمام وجود احساس میکنم باید نام شهدا را زنده نگاه داشت البته با خلوص نیت و نه به هدف رسیدن به خواسته های کم و زیادمان

و در آخر مینویسم برای شهید گمنام   محمد مهدی احرار

 

جایی دور

جایی دور تر از اینجا

صدایت را می شنوم که حرف می زنی

و هیچ نمی گویی

و من

ناگفته هایت را همچون رفتنت باور می کنم

جایی دورتر از اینجا

در جاده های مبهم زندگی قدم برمی دارم

تنها تر از پرنده یا درخت

به دنبال کسی می گردم

اما....

به مقصد نمی رسم

و یکباره چشمانم را می گشایم

کجاست اکنون؟

کجاست آن صدای معصوم؟

جهان تاب او را نداشت

به سرزمین پریان سپردش

چگونه رفتی؟

انگار آفتاب جاده ای منتهی به دیار دیگر بود

و سرنوشت اینگونه می خواست .


نوشته شده در سه شنبه 87/2/10ساعت 5:10 عصر توسط ساناز نظرات ( ) | |


به نظرم زندگی خوبی نداریم!

همیشه باید هر آنچه را
دیگران می خواهند بشنوند بگوییم!

همیشه باید هر آنچه را
دیگران در عرف خود می پذیرند انجام دهیم!
...
زندگی خوبی نیست!
سرشار از توقعات پنهان!
حتما باید پس از شنیدن:
" حالت چطوره؟"
بگویی:" خوبم!"
حتما باید در انتهای هر جمله"لبخند" بزنی!
حتما باید
با تمام گفتگو های روزمره - و گاه پوچ -
همراهی کنی!
آری حتما باید بت ساختگی ذهن اجتماع خویش بود
تا در باورشان نشست و درنگاهشان گنجید!
اگر در جوابِ: "حالت چطوره؟
" بگویی: " خوب نیستم!"
.. تو دیوانه ای غمگین هستی
که ارزش همراهی و همکلامی را نداری!
اگر "گریه" کنی!
بدتر ...

در این دنیا
"خودت"
خریدار نداری!
ظاهرت باید در نهایت زیبایی باشد...
هر روز مدتی را جلوی آینه سپری کنی...
گاهی مارک و مدل لباست
بسیار مهمتر از نفسی که می کشی باشد!...
تا به "چشم" بیایی ...
در دنیای ما کسی به "قلب" ما نمی نگرد!
شاید شبی ساعت 9

" قلب" خویش را جلوی در بگذاریم!
شاید!
و یا باید؟!
.
.
.
.
و حالا

برای دلم مینویسم

به دور از تشویش منتخب نشدن

به دور از اضطراب مورد شماتت بعضی از دوستان قرار گرفتن

فقط برای دلم ...


 میدانم
میدانم که می آیی 
آغوشت را برایم می گشایی 
باسخاوت 
میدانی 
میدانی که نیازم در توست
تمنایت در اوج هوس رهایم نمیکند 
دستان شفاف از محبت خالصانه ات
مأمن اشکهای رانده شده ام 
چشمانت را  
چه بگویم؟ 
چشمانت در توصیف قلمم نیست 
و نمی آوازد موسیقی نرم مخملیش را 
چه کنم؟هیهات!
کز آن گرمای بی حصار تنت
چه کنم؟  
میدانم 
توان مقاومتم نیست 
در برابرت! 
هنگامی که مینوازیم به خویش 
حلقه سرخ چشمانت 
پر از اشک 
چرا؟
اشک دیده نیست 
که غیرت است جانم 
غیرت و خود خواهی 
که نخواهم 
جز از برای تو بودن را
و نبینم جز به کام تو
قصه ای سرودن را 
میدانی
عاشقم می مانی 
غصه ام میرانی
و طراوتم را کام می گیری
پس بدان به یادت 
می زنم این تار زخمی را 
و می نوشم آن جام  
کهنه شراب را 
و تنها در کنار رخ ماهت 
به فرش می کشانم 
کوکبان بی سبب مسرور را 
بی سبب مغرور را 
آری! 
باز تنها در کنار قاب عکست، باز 
میدانی 
توان مقاومتم نیست 
در برابرت!                           


نوشته شده در جمعه 87/2/6ساعت 5:12 صبح توسط ساناز نظرات ( ) | |


با سلام

این پست رو اختصاص میدم به بازی احادیث که توسط دوست گلم ساغر عزیز به اون دعوت شدم و امیدوارم که این بازی بین تمامی کاربران پارسی بلاگ گسترش پیدا کنه .    به امید اون روز

احادیثی از امام علی علیه السلام 

  • خوشا به حال کسى که باطنش صالح و آشکارش نیکو ، و شرّ خود را از مردم باز داشته است.
  • هر ظاهرى را باطنى است همانند آن ، و از این رو کسى که ظاهرش پاک شد درونش نیز پاک باشد و کسى که ظاهرش نا پاک بود درونش نیز ناپاک باشد.
  • چقدر زشت است براى آدمى ، که درونى بیمار و ظاهرى زیبا داشته باشد.
  • کسى که همتش به خوراک ورودى شکمش باشد ارزشش نیز همان است که از آن خارج شود.
  • چگونه پاک و صاف گردد فکر و اندیشه کسى که سیرى و پرخورى را ادامه مى ‏دهد
  • مبغوض‏ترین بندگان در پیشگاه خداى‏ سبحان کسى است که اندوهش شکم و عورت او است.
  • به راستى که چهار پایان اندوهشان شکمشان مى ‏باشد.
  • بپرهیزید از پر خورى که دل را سخت کند و سبب بى حالى و سستى در نماز و موجب تباهى بدن گردد.
  • شکم و عورت خود را نگه دار که بلا و گرفتارى تو در آن دو است.
  • سیر غذا خوردن، گردن فرازى و تبختر به بار آرد و پارسایى را تباه سازد.
  •  


    نوشته شده در پنج شنبه 87/1/29ساعت 3:38 صبح توسط ساناز نظرات ( ) | |


    سلام دوستای خوبم
    امروز با یه پست جدید اومدم در واقع میخوام از همه دوستای گلی مثل شما تشکر کنم که منو تنها نمیذارین ، مطالب تو وبلاگم رو میخونین و منو از لطف بی حدتون بی نصیب نمیذارین (گذاشتن نظر) .
    همچنین قصد دارم از دوست خیلی خوبم آرام عزیز بابت شعرهای بینهایت زیباش که به من اجازه میده اونها رو برای شما دوستای گلم توی بعضی از پستام بذارم تشکر کنم و بهش بابت اینهمه احساس لطیف تبریک بگم .

    در آخر میگم خیلی خوشحالم که دوستای گلی مثل شما دارم .

     

    داشت یادم میرفت
    عنوان این پست بیشتر جنبه شوخی داره (نظر زوری وده )

    البته در آخر این پست این اکانت شبانه (3 تا 8 صبح) رو براتون میذارم

    خوب به آخر این پست رسیدیم و فقط میتونم بگم

                                                                        

                                                                      در پناه حق

    user : ppp
    pass : ppp
    9712146-9718008


    نوشته شده در دوشنبه 87/1/26ساعت 11:59 عصر توسط ساناز نظرات ( ) | |

    فصل ها میگذرند از پس هم

    گلهای بهاری از دل برف بیرون می آیند

    و تو در آن سوی پنجره بسته شب ، ایستاده ای

    بگذار روحت شادی لبخند خوش بینی را حس کند

    به رقص چشمانت نگاه کن ، تا زندگی در آن پر بگیرد

    زندگی در لابه لای عقربه های ساعت مچی ات میروید و تو از آن بی خبری

    بگذار زندگی بار دیگر تو را به سوی لطافت عظیم خوشبختی پرتاپ کند

    با بادبادک های رنگی کودکان کوچه پرواز کن

    مگذار اعداد فصل های گذشته بر تو غالب باشد

    به آسمان نگاه کن

    کمی بالاتر

    خورشید میکوشد از میان مه پدیدار شود

    تا درخشیدن لبخند زیبای تو را جشن بگیرد


    نوشته شده در سه شنبه 86/12/21ساعت 2:23 صبح توسط ساناز نظرات ( ) | |

    <      1   2   3   4   5   >>   >

    انجمن گفتگوی وبلاگنویسان ایران