وقتي که مي رفتيم با پاي پياده
گفتي فقط يادت باشه يه دوستيه ساده
هيچ حسي نباشه هيچ عشقي نباشه
يه روز خواستيم جدا بشيم بريم خيلي ساده
اين بارونه چشمام تمومي نداره
آخه دلم براي تو يه بيقراره
گفتي نمي خوامت عاشقت نميشم
گريه هاتم ديگه برام فايده نداره
ديدي که عاشقت کردم خودت گفتي که فکر نمي کردم
اينجوري عاشقت بشم
ولي ديدي که عاشقت کردم
اما من واسه تو ميمردم
دوسم نداشتي غصه مي خوردم
آخرش دل تو رو بردم
گفتي منو مي خواي چي کار تنها برو هر جا مي خواي برو
واسه تو ميمردم غصتو مي خوردم
يواشکي عکستو با خودم مي بردم،
تا صبح ميشستم کنار عکست
بيدار ميموندم غصتو مي خوردم
......................................................................
سلامي به گرمي خورشيد به روشني چشمان پاكت به صميميت
قلب مهربانت سانازي من بروزم بديدارم بيا