سفارش تبلیغ
صبا ویژن


ثانیه ها

دیگر شعری نخواهم گفت
نه اینکه فکر کنی فراموشت کرده ام
و یادم رفته فاصله ای را که بین من و توست
نه اینکه فکر کنی تسلیمم کرده اند
قصه غصه های تمام نشدنی
غم های ناگفتنی
نه
اما
بوی غمهای قدیمی
مثل بوی سقفی که نم گرفته است
یکروز سرانجامش آوار شدن است
دفن شدن است
و من ترک می کنمشان
تنهایشان می گذارم
فراموششان می کنم
و می گذارم که خیال تو
در درون من
همیشه تازه بماند
نه اینکه روی تکه ای کاغذ
بوی ماندگی بگیرد
می دانی که چقدر عاشق قصه های بی پایانم
عاشق ادامه ها
سه نقطه ها
و تا ابد!
دیگر شعری نخواهم گفت
و می دانم که اگر شعر نگویم
به اندازه تمام ناگفته هایم
به اندازه تمام راههایی
که به تو ختم می شوند
شاعر خواهم ماند!
شاعر خواهم ماند!

نوشته شده در چهارشنبه 86/11/17ساعت 11:40 عصر توسط ساناز نظرات ( ) | |


انجمن گفتگوی وبلاگنویسان ایران